سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امید جوان
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  امید صالحی نیا[30]
 

غمی هزاران ساله در سینه ام خفته ست اندیشه ها در هجوم تاریکی فرو رفته ست

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 99
بازدید دیروز : 141
کل بازدید : 157731
کل یادداشتها ها : 268

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 89/9/29 ساعت 4:23 ع توسط امید صالحی نیا


داستان عبرت انگیز وزیر ناشی!

داستان عبرت انگیز وزیر ناشی!
اسکندری از گندم برای سال اول شروع کرد. بعد به سراغ جو در سال دوم رفت. وعده خودکفایی در برنج را برای سال سوم حتمی دانست.

به نوشته خبر کشاورزی ایران تا چند روز دیگر با پر حاشیه‌ترین وزیرش خدا‌حافظی می‌کند. مردی که با وعده‌های بسیار آمد اما دست خالی این وزارتخانه را ترک می‌کند.

همه چیز از همان جلسه اول مطبوعاتی چهار سال پیش شروع شد. نشستی خبری که آن روزدهها خبرنگار جوان را ذوق زده از طبقه بیستم ساختمان شیشه‌ای وزارتخانه راهی روزنامه‌ها کرد والبته از فردایش علامت تعجب کارشناسان خبره این حوزه را بر انگیخت. آن روز وزیر تازه از راه رسیده در پوست خود نمی‌گنجید. آنقدر خوشحال و سر حال بود که حتی فکر نکرد اعلام شماره شخصی‌اش در پشت صفحه تلویزیون اشتباهی بزرگ است. تلفن همراهی که علیرغم وعده داده شده تنها چند ساعت روشن ماند. اما وعده‌های آن روز محدود به ارائه خط تماس مستقیم با وزیر نبود. اسکندری همان روز اعلام کرد که ایران را چهار ساله در چهار محصول استراتژیک خودکفا می‌کند.

او از گندم برای سال اول شروع کرد. بعد به سراغ جو در سال دوم رفت. وعده خودکفایی در برنج را برای سال سوم حتمی دانست و قول داد که در سال پایانی دولت نهم بی‌نیازی کشور از روغن را اجرایی کند. اما صحبت‌های طولانی آن روز وزیر جهادکشاورزی محدود به وعده‌های این مجری سابق طرح خودکفایی گندم نبود. او در همان گفتمان نخست آب پاکی را روی دست اسلاف خود ریخت. عملکرد قبلی‌ها را زیر سئوال برد و آنها را به اتلاف وقت وهزینه متهم کرد. او حتی با دست اتاق‌های طبقه زیرین را نشان داد وگفت که تمامی مشاورانی را که فقط پول گرفته‌اند وطرح‌های بی‌مصرف نوشته‌اند به خانه می‌فرستد.

وزیری شبیه رئیس‌جمهور
در روزی که نشست دوم وزیر جدید برگزار شد اغلب معاونان، رؤسای سازمان‌ها ومدیران کل تعویض شده بود. از همان آغاز کار مشخص شد که وزیر جهاد کشاورزی علاقه زیادی دارد که مشابه رئیس دولت نهم مدیریت کند.
همانطور که محمود احمدی‌نژاد در آخرین روز کاری دولت نهم وزیر اطلاعات را برکنار کرد. وزیر جهاد کشاورزی هم تا آخرین روزهای کاری‌اش تغییرات در مدیران زیرمجموعه را ادامه داد. او در واپسین روز وزارت هم مدیر‌کل جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی را جابه‌جا کرد تا نشان دهد که همه باید تا آخرین لحظه گوش به فرمان باشند. در واقع همانطور که عزل و نصب‌ها در دولت نهم با انتقادهای بسیاری مطرح بود در مجموعه‌ای کوچکتر یعنی وزارت جهاد کشاورزی همان روند برقرار بود. در چهار سال گذشته انتقادهای مشابهی نیز از وزیر جهاد می‌شد. او همچون رئیسش در دولت نهم چندان توجهی به این موضوع نداشت.

در این میان شاید اصلی‌ترین برکناری مربوط به معاون اقتصادی و برنامه‌ریزی بود. معاونی که در همان جلسه نخست مطبوعاتی اسکندری وی را به خبرنگاران معرفی کرد. او آن روز صادق خلیلیان را فردی دانشگاهی و برنامه‌ریز دانست که می‌تواند به وی کمک‌های زیادی بکند. خلیلیان هر چند سه‌سال‌و‌اندی در کنار وزیر بود اما یکباره معزول و یا شاید به قول برخی از دوستان آماده برای وزیر شدن شد. هرچند بسیاری براین عقیده‌اند که با حضور وی چندان تغییری در برنامه‌های آتی وزارتخانه رخ نمی‌دهد.

خودکفایی‌ها؛ سراب یا رویا
محمدرضا اسکندری امروز بر خلاف چهار سال قبل صحبت می‌کند. صحبت‌های او حتی با یک سال قبل هم فرق کرده است. وزیر جهاد کشاورزی هر چند در ابتدای کار وعده خود‌کفایی در چهار محصول اساسی را مطرح کرد اما خود نیز امروز معترف است که نتوانسته آن‌ها را محقق کند.

او گناه را به گردن مدیران پیش از خود می‌اندازد و می‌گوید که آنها آمارهای اشتباه جمع‌آوری کرده بودند و براساس همان اعداد و ارقام هم وی وعده‌های خود‌کفایی را اعلام کرده است. به هر حال آنچه امروز برهمگان آشکار است نه تنها عدم تحقق خودکفایی بلکه گرایش بیشتر کشور به واردات محصولات کشاورزی است. اکنون دیگر دیدن برنج هندی و پاکستانی در بازار‌های برنج رشت و آمل امری عادی به حساب می‌آید، در عوض شالیکاران در حال تغییر دادن کاربری مزارع خود هستند. آنها ترجیح می‌دهند تا زمین‌های خود را برای ویلا‌سازی به کار بیندازند.

گوشت منجمد برزیلی دیگر پای ثابت یخچال اغلب فروشگاههای مصرف کشور است. محموله‌هایی که حتی شرکت‌های مرتبط به وزارتخانه همچون زیرمجموعه صندوق بازنشستگی وزارت جهاد هم دست‌اندرکار واردات آن هستند.
دامداران هم دیگر آنقدر اعتراض کرده‌اند که خسته شده‌اند و بنابراین راه ساده‌تر یعنی گران کردن محصول خود را پیش گرفته‌اند.

مرغ وارداتی هم هر چند به نظر می‌رسد کیفیت تولید داخل را ندارد اما در عمل مشتریان خود را پیدا کرده است. تشکل‌های مرغداران در این میان هنوز امیدوارند تا این صنعت بزرگ را سرپا نگهدارند.
انبارهای شکر وارداتی هم به قول وزیر آنقدر ذخیره استراتژیک دارند که حتی با عدم تولید داخل یا حتی واردات بتوانند تا چند سال کام مردم کشور را شیرین کنند.

در مورد گندم هم واردات سال گذشته به رقمی بیش از 6 میلیون تن رسید. این حجم واردات در نوع خود یک رکورد طی چند سال اخیر به حساب می‌آید و نشان از فقدان برنامه‌ریزی کافی در زمینه تولید این محصول دارد.
در واقع خشکسالی موجب افت شدید تولید شده و این رخداد میزان نیاز کشور به واردات گندم را یکباره چندین برابر کرده.

شاید در همان روزهای اول که اسکندری مشاوران را از طبقه زیرین بیرون می‌راند فکر نمی‌کرد که تحقیق‌های آنها روزی می‌تواند گره‌گشا باشد.
خسارات ناشی از خشکسالی در دو سال گذشته آنقدر زیاد بودکه برای جبران آن تنها یکبار بیش از پنج میلیارد دلار پول به این حوزه تزریق شد.

خشکسالی در هر صورت آثار و عواقب خود را به جای می‌گذاشت اما در صورت پیش‌بینی و برنامه‌ریزی می‌شد تا حد زیادی مشکلات ناشی از آن را کاهش داد اما بیرون راندن همه مشاوران خبره صدمات خود را اینگونه بر جای گذاشت.

سرکوب منتقدان
در مورد نوع مواجهه وزیرکشاورزی با منتقدان هم می‌توان شباهت زیادی بین وی و رئیس دولت نهم پیدا کرد.

محمدرضا اسکندری همچون محمود احمدی‌نژاد در اغلب موارد سعی کرد تا منتقدان را متهم به رانت و رشوه کند.

او همچون رئیس خود در دولت در بسیاری موارد هم گناه گرانی کالا یا کمبود عرضه را به گردن همین منتقدان می‌انداخت. سر سخت‌ترین منتقد اسکندری وزیر اسبق و دوازده ساله کشاورزی بود. عیسی کلانتری در کسوت دبیر‌کل خانه کشاورز از همان روز نخست که این مدیر استانی زیر دست سابقش برنامه‌ها را اعلام کرد لب به انتقاد گشود.

در کنار وی بهزاد قره‌یاضی معاون قبلی وزارتخانه هم در صف اول انتقاد‌کنندگان قرار گرفتند. اسکندری هر بار که آنها طرح و برنامه یا فعالیتی در وزارتخانه را زیر سؤال می‌بردند در عوض کار را به پرونده‌های تخلفات این دو نفر می‌کشاند.
او بارها اعلام کرد که وزیر اسبق و معاون سابق چون به بازی گرفته نشده‌اند لب به انتقاد گشوده‌اند. اسکندری حتی یکبار هم انتقاد‌ها را وارد ندانست و حتی هر بار موضع شدیدتری نسبت به قبل گرفت. او آخرین بار قره‌یاضی را به صراحت فردی حقه‌باز دانست که از وی تقاضای شغل و مقام داشته اما چون او زیر بار این حرف‌ها نرفته بنابراین هر روز دست به تخریب می‌زند.

اسکندری رکورددار شکایت از رسانه‌ها در طول تاریخ این وزارتخانه است. او در عین حال رکورد دیگری هم به ثبت رسانده است.

تعداد شکایت‌های این چهار ساله وزارتخانه چند برابر مجموع شکایت‌های دهها سال گذشته است. هرچند این شکایت چندین بار به دلایل‌ مختلف همچون دستور رئیس‌جمهور صرف نظر شد اما در عمل موجب شد تعداد روزنامه‌نگاران منتقد این حوزه که در سال اول دهها نفر بود به کمتر از تعداد انگشتان یک دست در سال پایانی برسد. اسکندری در عین حال روش تقابل با این خبرنگاران را هم سرلوحه کار قرار داد. بایکوت خبری این افراد در کنار محروم کردن آنها در هر نشست خبری این مجموعه دولتی از جمله این اقدامها بوده است.

استیضاح و رأی اعتماد
مشکلات محمدرضا اسکندری تنها با منتقدان و خبرنگاران نبود، او حتی با نمایندگان مجلس هم مسئله داشت. یکبار زمانی که نمایندگان مجلس هفتم سؤالی از وی مطرح کردندوخواستار آن شدند که وزیر در صحن علنی پاسخ بگوید او آنقدر از کوره در رفت که لب به انتقاد گشود و گفت که این سؤالات غیرتخصصی فقط باعث گرفتن وقت وی می‌شود.

وزیر جهاد کشاورزی آنقدر همین گونه کار را پیش برد تا باعث شد که نامش به عنوان اولین وزیر کشاورزی که در تاریخ ایران استیضاح شد ثبت شود. اسکندری هر چند آن روز از مجلس دوباره رأی اعتماد گرفت اما در ادامه مدیریت خود چندین بار باز هم تا پای میز استیضاح پیش رفت. نامه استیضاح او در روزهای واپسین سال گذشته به هیأت‌رئیسه مجلس هشتم تقدیم شد اما با پا در میانی علی لاریجانی موضوع با گفت و گو رفع و رجوع شد. به هر حال استفاده از عملکرد وزیر همواره در بین اعضای کمیسیون کشاورزی مطرح بود.

پایان کار
محمد‌رضا اسکندری در روزهای پایانی خرداد ماه امسال خود را بازنشسته کرد. او خود بهتر از هر فردی می‌دانست که حتی در صورت تشکیل کابینه بعدی توسط محمود احمدی‌نژاد در آن حضور ندارد. بر همین اساس هم سه ماه قبل اعلام کرد که به دوران بازنشستگی رسیده است.

محمد‌رضا اسکندری که کار را از جهاد خوزستان آغاز کرده بود حالا در ساختمان وزارتخانه بلوار کشاورز به پایان می‌برد. هر چند همکاران و دوستان سابق وی همچون معاون امور وزارتخانه در امور دام قرار است هنوز به فعالیت دولتی خود ادامه دهند. اسکندری پیش از این چندین بار عنوان کرده که مایل است تا به عنوان یک مدیراجرایی به کار ادامه دهد.

شاید او پس از بازنشستگی دولتی به سراغ مدیریت در یکی از مجتمع‌های کشت و صنعت در خوزستان برود. شاید اینگونه تجربیات مدیریت چهارساله اسکندری بر سکان وزارت بتواند به کار آید. با رفتن وزیر فعلی، معاون دیروز سکان را در دست می‌گیرد. او هر چند سه سال با مدیران فعلی همکار بوده اما به نظر می‌رسد باز هم مدیران جدیدی برای ادامه کار برگزیند تا اینگونه فعالیت چهار ساله بعدی مثل دوره قبل نباشد






  پیام رسان 

+ همه از مرگ می ترسند من از رفیق نامرد

+ هر چیزی را پایانی است. و زمستان را، حتی اگر تمام شب هایش یلدا باشد!!!

+ مرا ترس از شب غمگین تنهائیست... که در آن... سوسوی صدها ستاره میدرخشد در کنار ماه ولی حتی یکی از این همه کوکب... برای بخت غمگین دل من نیست!!

+ بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود , ما راهمان جداست این ابرها تامی توانند ببارند ما چترمان خداست.

+ تا حالا دل کسی رو شکستی ؟ خودمو می بینم خودمو می شنفم تا هستم جهان ارثیه بابامه. سلاماش و همه عشقاش و همه ی درداش، تنهائیاش وقتی هم نبودم مال شما. اگه دوست داری با من ببین، یا بذار باهات ببینم با من بگو یا بذار باهات بگم سلامامونو، عشقامونو، دردامونو، تنهائیامونو ها؟

+ ایا واقعا سال 2012 اخر دنیاست؟

+ این ماشین احمدی نژاد که برای مزایده گذاشته



+ شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق. .رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد

+ باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ،از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد یلدایتان مبارک




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ