بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 157826
کل یادداشتها ها : 268
مدت ها است این مساله فکرم را مشغول کرده است که با جامعه ای که هر روز را در آن به شب می رسانم، چه کنم . اتفاقاتی که در دانشگاه می افتد و روابط پسرها و دخترها که بسیاری از اوقات زشت و ناپسند است، ناشی از بی فرهنگی است یا بی ایمانی؟ نمی دانم ناشی از چیست; ولی در جامعه ما که اسلامی است، واقعا غیر قابل تحمل است و عرف جامعه سنتی ما چنین حرکات و روابطی را نمی پسندد . خودشان استدلال می کنند در اسلام گفته شده است دو نفر که یکدیگر را دوست داشته باشند به هم محرمند . بااین استدلال بدون هیچ گونه عقد رسمی یا صیغه با هم قدم می زنند و یا حتی گاهی اوقات، به قول خودشان برای شناخت بیش تر، بدون اطلاع خانواده ها در خلوت باهم صحبت می کنند . آیا در احکام دینی چنین چیزی وجود دارد؟ به نظر شما، وظیفه ما در این موقعیت چیست و چه باید بکنیم؟ گاهی اوقات فکر می کنم کاش در دانشگاه ها دخترها و پسرها را جدا می کردند; ولی باز با خودم می گویم آن وقت این اتفاقات در پنهان می افتاد و شاید بدتر از این می شد . واقعا علت چیست و چه باید کرد؟ دوست دارم به این گونه افراد گفته شود فکر نکنند شجاعت به خرج می دهند و در جلوی چشم های نامحرمان و پسرهای دیگر با یکدیگر قدم می زنند یا دست می دهند و یا شانه به شانه راه می روند . توجه شما دانشجوی گرامی به مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه، به خصوص لزوم رعایت ارزش ها و هنجارهای دینی و اخلاقی در محیط دانشگاه و احساس مسؤولیت تان در برابر برخی نابهنجاری ها، قابل تقدیر و تحسین است . در این نامه سه پرسش اصلی به چشم می خورد: 1 . آیا صرف دوست داشتن دختر و پسر آن ها را محرم می کند؟ 2 . روابط ناپسند دختر و پسر در دانشگاه ها ناشی از چیست و چرا گسترش یافته است؟ 3 . وظیفه و مسؤولیت ما در این موقعیت چیست و چه باید کرد؟ در پاسخ سؤال اول باید یاد آور شد آنچه سبب ایجاد پیوند زناشویی می شود، خواندن صیغه عقد از سوی زن و مرد یا وکلای آن ها و با اجازه اولیای آن ها و حفظ شرایط آن است; در غیر این صورت، سببی برای ایجاد زوجیت و محرمیت زناشویی وجود ندارد . صرف دوست داشتن متقابل دو نفر، مجوزی برای محرم شدن آن ها نیست . معمولا دوستی های قبل از ازدواج برای کامیابی های جنسی و در اثر غلبه شهوات صورت می گیرد; نخستین چیزی که در این گونه روابط از دست می رود گوهر ارزشمند عفاف و پاکی است و باید از چنین روابطی که بدون هیچ گونه عقد رسمی یا صیغه و بدون اطلاع خانواده ها به بهانه شناخت بیش تر صورت می گیرد، جدا پرهیز کرد . بنابراین، پاسخ سؤال اول منفی است . در پاسخ به سؤال دوم به عواملی چند می توان اشاره کرد: |
. عدم ارضای صحیح غریزه جنسی
بی تردید ایام جوانی، ایام بیداری غریزه جنسی و گرایش به جنس مخالف است . در این ایام شوق جنسی و احساسات بر روان آدمی سایه می افکند; ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تاثیر قرار می دهد و سبب تحریک پذیری وی در برخورد با جنس مخالف می شود . طبیعی است این نیاز درونی باید به طور صحیح و مطلوب ارضا و تامین شود . راه قابل قبول آن نیز ازدواج است; ولی متاسفانه به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی - نظیر بالا رفتن سطح انتظارت و توقعات خانواده ها و توجه به برخی تشریفات غیر لازم، معضل اشتغال و آینده شغلی جوانان، ادامه تحصیل آن ها و عدم وجود امکانات و شرایط مالی مناسب برخی خانواده ها - سن ازدواج دختران و پسران افزایش یافته و در نتیجه ارضا و تامین عاقلانه و صحیح این غریزه سرکش، به خصوص در دوران جوانی، به انحراف کشیده شده است . بنابراین، این گونه رفتارهای نابهنجار در جامعه دینی و سنتی ما روبه فزونی است و اگر نگوییم به یک بحران اجتماعی تبدیل شده دست کم می توان آن را یک معضل اجتماعی نامید . متاسفانه نظام اجتماعی ما تا کنون نتوانسته با فراهم کردن زمینه ازدواج جوانان از گسترش این رفتارهای نادرست پیشگیری کند .
در این سنین جوانان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با یکدیگرند . اریکسون، یکی از روان شناسان غرب، می گوید: جوان در این مرحله می خواهد روابط دوستانه نزدیکی با دیگران پیدا کند; ارزشمندترین و مهم ترین هستی و دارایی اش را به فردی دیگر هدیه دهد; در پی یافتن هویتی جدید است و گمان می کند خانواده و والدینش نمی توانند از وی حمایت کنند . بنابراین، اگر این نیاز در محیط خانوادگی به خوبی تامین نشود یا لطمه بیند و مخدوش شود، نیاز به محبت و ابراز محبت و برقراری ارتباط دوستانه اش دچار اختلاف خواهد شد; به عبارت دیگر، دختر و پسری که عواطف و احساساتشان در درون خانواده ارضا نشود و در جمع خانوادگی احساس غربت و تنهایی کنند، در فضای باز و آزاد جامعه طعمه افراد فرصت طلب و سودجو می شوند; به راحتی در دام افراد شیاد می افتند یا حداقل میل متقابل آن ها و جنس مخالف سبب می شود آن ها به بهانه های مختلف از قبیل آشنایی برای ازدواج و تبادل نظر درباره مسائل علمی و درسی آگاهانه یا ناخودآگاه در جهت تامین و ارضای این نیازشان گام بردارند; البته با روشی غلط و غیر قابل قبول که مشاهده اش شما را می رنجاند .
متاسفانه بخش قابل توجهی از جوانان ما ارزش ها و هنجارهای اجتماعی خود را از محیطهای غیر خودی و غیر اصیل جوامع دیگر می گیرند . بی تردید گسترش ارتباطات اجتماعی و توسعه آن و نیز گسترش و توسعه تکنولوژی و وسائل ارتباط جمعی و «پدیده جهانی شدن در همه عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و . . .» در این خودباختگی و روی آوردن به فرهنگ بیگانه نقش اساسی دارد . این امور سبب می شود جوانان فرهنگ ها و ارزش های دیگر جوامع را الگو قرار دهند و به گمان این که این گونه روابط عامل رشد و نشانه کمال و جرات و وسیله ابراز شخصیت است، به آن روی آورند . در این میان، مساله رقابت جوانان و به رخ کشیدن خود برای همسالان نقشی عمده ایفا می کند . برخی برای این که در جمع دوستان مورد تحسین قرار گیرند و یا دست کم بی عرضه و بی جرات خوانده نشوند، به دنبال دوست پسر یا دوست دختر می گردند و با آن که به خوبی از عواقب سوء این کارها آگاهند، از آن دست نمی کشند .
اما در پاسخ به سؤال سوم شما و این که در وضعیت حاضر، در برابر چنین معضل اجتماعی چه باید کرد؟ به نظر می رسد باید متناسب باعلل به وجود آورنده و عوامل گسترش دهنده این مشکل اقداماتی درخور انجام داد . بخشی از اقدامات سودمند در این مساله عبارت است از:
الف) ارضای صحیح و مشروع این غریزه معقول ترین راه برای نجات یافتن از این گونه رفتارهای نابهنجار یا کج روانه است .
ویل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمین، درباره ازدواج می نویسد: اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سال های طبیعی انجام گیرد، بیماری های روانی و انحرافات جنسی که زندگی را لکه دار کرده است تا نصف تقلیل خواهد یافت . شاید به همین جهت است که در آموزه های دینی مان تسریع در ازدواج فرزندان و جوانان مورد تاکید قرار گرفته است . این دستورها و تشویق ها گویای آن است که می توان با ازدواج از بسیاری انحرافات اخلاقی و جنسی و روابط ناسالم و غیر مشروع دو جنس پیشگیری کرد .
البته این موضوع به تلاش همگانی خانواده ها و مسؤولان و اصلاح نگرش ها و آداب و رسوم نادرست و فراهم کردن تسهیلات و امکانات ازدواج بستگی دارد و همه افراد، خانواده ها و حکومت وظیفه دارند در مسیر تحقق مقدمات ازدواج جوانان بکوشند .
ب) تحکیم روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مثبت بین والدین و فرزندان و افزایش رابطه صمیمانه و نزدیک بین اعضای خانواده عامل پیشگیرانه دیگری است که می تواند در ایجاد احساس امنیت و آرامش و تامین نیاز عاطفی نقش مؤثری داشته باشد . زیرا وقتی جوانان در خانه با محبت و توجه کافی روبه رو نشوند، این محبت و رابطه عاطفی را در بیرون خانه جست و جو می کنند و متناسب با دوران بلوغ و اوجگیری احساسات غریزی، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه می دهند . بنابراین، نیاز به محبت در دوره جوانی را باید با گسترش روابط عاطفی خانوادگی و نیز گسترش رابطه صمیمانه و دوستانه بین همسالان هم جنس تامین کرد و با یافتن دوستان مناسب و ایجاد ارتباطات گرم و عاطفی و انجام برخی فعالیت های دسته جمعی به این نیاز درونی پاسخ مثبت داد .
خود کنترلی می تواند جوانان جویای رشد و کمال و عفت و پاکی همچون شما را در این فضای آلوده حفظ کند . با کنترل چشم، گوش و دیگر حواس و نیز کنترل افکاری که در این زمینه شکل می گیرد، می توان از تاثیر گذاری روابط ناسالم دیگران تا حدود زیادی جلوگیری کرد . مطمئنا هر چه بیش تر ذهن و حواس خود را در این زمینه مشغول سازیم، بیش تر تاثیرپذیر خواهیم بود . پس بهتراست اوقات فراغت خودرا با برنامه ریزی صحیح پرکنید و با پرهیز از بیکاری و تنهایی و توجه به این صحنه ها، به وظیفه اصلی و مهم دوران دانشجویی که همان تحصیل علم است، بپردازید .
در پایان باید یادآور شد، برخی از عزیزان و جوانان از اشتباه بودن یا عدم مشروعیت بعضی ارتباطهای خود آگاهی ندارند . برخورد روشنگرانه و با عاطفه ما می تواند به اصلاح و تغییر رفتار آن ها انجامد . قطعا حسن سلوک و رفتار شما در بیان این موضوع به آن ها نقشی تعیین کننده دارد .
کتاب، «جوانان و روابط » ، نوشته ابوالقاسم مقیمی حاجی از انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم می تواند را هنمای خوبی در این زمینه باشد . کتاب دیگری که در این زمینه سودمند می نماید، «تحلیل تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران » ، نوشته علی اصغر احمدی است که به وسیله سازمان انجمن اولیا و مربیان منتشر شده است .