سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امید جوان
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  امید صالحی نیا[30]
 

غمی هزاران ساله در سینه ام خفته ست اندیشه ها در هجوم تاریکی فرو رفته ست

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 157869
کل یادداشتها ها : 268

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 89/9/29 ساعت 1:8 ع توسط امید صالحی نیا


گزارشی از حاشیه مراسم عزاداری در حسینیه امام خمینی(ره)
مقام معظم رهبری به ضرغامی چه گفتند

خبرگزاری فارس: از همان شب اول مراسم عزاداری در حسینیه امام خمینی(ره) رهبر انقلاب، آقای ضرغامی را وسط مداحی صدا کردند و جلوی جمعیت نکاتی را به او یادآور شدند.

 

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، بیشتر از یک ساعت به اذان مغرب مانده، اما اعلام می‌کنند حسینیه پر شده. بقیه باید بیرون بنشینند. نزدیک 20 سال است که این اتفاق تکرار می‌شود؛ فاطمیه و محرم. اما باز هم فرقی نمی‌کند. خیلی‌ها ساعت‌ها زودتر خودشان را به محل مراسم می‌رسانند، بلکه چند ساعتی را در کنار رهبرشان اقامه عزا کنند. تمام شیرینی این سختی هم به همین است؛ حتی اگر ناچار شوند ساعت‌ها سرپا بایستند و آخر هم مجبور شوند در هوای سرد پاییز و زمستان، در فضای باز بنشینند. همه می‌دانند که ظرفیت حسینیه امام خمینی(ره) محدود است و فقط قسمت عده کمی می‌شود. هزاران نفر مجبورند بیرون از حسینیه بنشینند. و این هزاران نفر، هرسال بیشتر می‌شود.

خیلی‌ها به هر دری می‌زنند، بلکه بتوانند راهی به حسینیه باز کنند، اما حسینیه پر شده است و ناچار، می‌نشینند به انتظار. انتظار این که نماز تمام شود و جمعیت سرازیر شود به جلوی حسینیه برای دیدن رهبر و نصف حسینیه خالی شود و درها را دوباره باز کنند و عده‌ای را به داخل راه بدهند.

خیلی‌ها هم با موضوع کنار می‌آیند. در همان فضای بیرون حسینیه می‌نشینند. توی خیابان‌های اطراف؛ توی مدرسه‌های جنب بیت رهبری. فضاهایی که سال به سال امکاناتش بهتر می‌شود. از برگزاری نماز جماعت مستقل گرفته تا پرده و ویدئو پروژکتور. چندسالی هم هست که بخش‌هایی را با برزنت پوشانده‌اند تا بخاری‌های بزرگ گازی بتواند کمی جلوی سرما را بگیرد. هرچند که چاره‌ای برای زمین سرد و باد و باران نیست. هرچند که این بخش‌ها هم حداکثر جمعیتی در حد حسینیه را پوشش می‌دهند. هرچندکه باز هم هزاران نفر ناچارند در فضای باز بنشینند. همان هزاران نفری که هر سال بیشتر می‌شوند.

همسایه‌ها هم کم‌کم عادت کرده‌اند به این وضع؛ به شلوغی و مشکلاتش. گرچه برایشان یکی دو پارکینگ، بیرون محوطه عزاداری در نظر گرفته‌اند تا ازدحام جمعیت، مانعی برای ترددشان ایجاد نکند. گرچه هرشب، بعد از برنامه‌ها هم برایشان شام می‌برند. اما به هر حال نمی‌شود گفت همه مشکلات رفع شده. پس چاره‌ای نیست جز عذرخواهی‌های مکرر مسوولین بیت از آنها. کاری که هر سال و در شب آخر هر برنامه تکرار می‌شود. بعضی وقت‌ها هم که دعوتشان می‌کنند تا افطاری کنار هم بخورند و رهبر با آن‌ها هم‌کلام شود.

اذان که می‌شود، کمی از ازدحام و همهمه جمعیت کم می‌شود. هرکس سعی می‌کند خودش را به نزدیک‌ترین نماز جماعت برساند و کم‌کم همان‌جا جاگیر می‌شود. بعد از نماز، شعارها شروع می‌شود. همان شعارهای همیشگی که البته بعد از فتنه پارسال، داغ‌تر شده و خالص‌تر.

و ناگهان همه برمی‌خیزند و جمعیت متراکم، موج می‌خورد به سمت جلوی سالن. فرقی هم نمی‌کند که داخل حسینیه باشند یا زیر برزنت یا در فضای باز. مرد و زن ندارد. شعارها به هم می‌ریزد. هرکس حرف دلش را می‌زند. رهبر آمده است. کمی طول می‌کشد تا دوباره شعارها یکی شود و منظم؛ اما وقتی منظم شد، انگار دیوارها می‌لرزد!

اولین مداح، روضه‌اش را شروع می‌کند. جدای از مداحی، آرام کردن جمعیت و نشاندن آنها از وظایف این مداح است. هرچقدر هم که در کارش موفق باشد، تا دقایقی نمی‌تواند جلوی "سرکشی " مردم را بگیرد. مردم "سر "شان را می‌کشند بلکه رهبرشان را ببینند. فرقی هم نمی‌کند توی حسینیه باشند یا زیر برزنت یا فضای باز، برای دیدن رهبر از توی پرده نمایش یا حتی تلویزیون. چشم خیلی‌ها با همین نگاه‌ها بارانی می‌شود.
حالا نوبت سخنران است. سخنران‌هایی که علاوه بر ذکر مصیبت، سعی می‌کنند مسائل روز را هم مطرح و بعضا با وقایع تاریخی شبیه‌سازی کنند. خیال مستمع هم راحت است که علاوه بر کاردانی سخنران، فضای جلسه نیز اجازه هرنوع حرف‌زدنی را به سخنران نمی‌دهد. آنها می‌دانند که رهبر منبع حرف‌ها و احادیث را از آنها خواهد پرسید. پس ناچارند با مطالعه در جلسه حاضر شوند.

این اتفاق برای مداح بعد از سخنران هم می‌افتد. او هم می‌داند که اینجا جلسه شخصی و هیات هرروزه‌اش نیست. پس باید اشعارش را حساب‌شده بخواند و به سینه‌زنی سنگین اکتفا نماید؛ اصلا خیلی‌ها به همین خاطر می‌آیند بیت رهبری. برای این که حرف حساب بشنوند و صادقانه اشک بریزند و بر سر و سینه‌شان بزنند.

از محرم امسال، موضوع جدی‌تر هم شده. از همان شب اول که رهبر انقلاب، آقای ضرغامی را وسط مداحی صدا کردند و جلوی جمعیت نکاتی را به او تذکر دادند و گفتند: "حال و هوای هر مراسمی اقتضاهای خودش را دارد و لزومی ندارد تمام آن عینا از صدا و سیما پخش شود؛ باید افرادی بنشینند و بخش‌هایی از این‌ها را که قابل استفاده در فضای عمومی هست، برای پخش جدا کنند. "

چندسال پیش هم، ایشان در دیدار با مسئولان صداوسیما درباره پخش برنامه های عزاداری در رسانه ملی اینطور گفته بودند: "براى مراسم دینى، اعیاد و عزاداری‌ها برنامه‌ریزی هوشمندانه بشود... اگر برنامه‌هاى دینى، خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثى نیست؛ نتیجه‌ی بد دارد! مثل داستان آن مؤذن بد صدا. "

اصلا همه اتفاقات این جلسه خاص است. هر اتفاق کوچکی در آن، کلی حرف و حدیث درست می‌کند. از همین صدا کردن آقای ضرغامی بگیر تا آمدن یا نیامدن این شخصیت و آن مسوول. مردم حواسشان به خیلی چیزها هست و البته بازار شایعه هم داغ. کافی است یک نفر رفتار خاصی بکند تا برای فردا، نقل پچ‌پچ‌ها مهیا شود.

دعاهای مداح تمام شده و نشده، اتفاقات اول جلسه تکرار می‌شود. همه می‌دانند تا دقایقی دیگر رهبر از مجلس خارج می‌شود، پس دوباره روی پا بلند می‌شوند تا بار دیگر امامشان را ببینند. مداح هم باید تمام تلاشش را بکند که شور سینه‌زنی را سرد کند تا مبادا جمعیت به جلوی حسینیه هجوم ببرد و مشکل امنیتی پیش بیاید.

دعاهای مداح که تمام می‌شود، رهبر برای مردم دست تکان می‌دهد و از حسینیه خارج می‌شود. جمعیت روی زمین می‌نشیند تا سفره‌ها پهن شود برای شام. بیرونی‌ها شامشان را همان وسط سینه‌زنی گرفته‌اند تا زودتر محل را تخلیه کنند و ازدحام بیش از 50 هزار نفر جمعیت، مشکلی ایجاد نکند. البته خیلی‌ها خبر ندارند که رهبر هم در ساختمانی در پشت همین حسینیه، شامش را با تعدادی از همین میهمانان می‌خورد. و بعد هم برای شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان مراسم دعا می‌کند. مثل این دعاهای آخرین شب عزاداری امسال:
"پروردگارا دلهای ما را با انوار این شبها و یادها، منوَّر و مصفّا بگردان "
"پروردگارا دلهای ما، جان‌های ما، رفتار ما، اعمال ما را متاثر از یاد شهدای کربلا و سالار شهیدان قرار بده "
"ما را جزء یاوران آنها محسوب بفرما "
"پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) قلب اولیاءت را از ما راضی و خشنود کن "
"پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) ما را در عمل و در گفتار و در نیت و فکر پیرو این بزرگواران قرار ده "
"پروردگارا به محمد و آل محمد(ص) شهدای ما را با شهدای صدر اسلام و با شهدای کربلا محشور کن "
"امام بزرگوار ما را با سیدالشهداء(ع) محشور بفرما "
"قلب مقدس ولیعصر(عج) را از ما راضی و خشنود کن "
"رحم‌الله من قراء فاتحه مع الصلوات... "







  پیام رسان 

+ همه از مرگ می ترسند من از رفیق نامرد

+ هر چیزی را پایانی است. و زمستان را، حتی اگر تمام شب هایش یلدا باشد!!!

+ مرا ترس از شب غمگین تنهائیست... که در آن... سوسوی صدها ستاره میدرخشد در کنار ماه ولی حتی یکی از این همه کوکب... برای بخت غمگین دل من نیست!!

+ بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود , ما راهمان جداست این ابرها تامی توانند ببارند ما چترمان خداست.

+ تا حالا دل کسی رو شکستی ؟ خودمو می بینم خودمو می شنفم تا هستم جهان ارثیه بابامه. سلاماش و همه عشقاش و همه ی درداش، تنهائیاش وقتی هم نبودم مال شما. اگه دوست داری با من ببین، یا بذار باهات ببینم با من بگو یا بذار باهات بگم سلامامونو، عشقامونو، دردامونو، تنهائیامونو ها؟

+ ایا واقعا سال 2012 اخر دنیاست؟

+ این ماشین احمدی نژاد که برای مزایده گذاشته



+ شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق. .رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد

+ باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ،از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد یلدایتان مبارک




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ